Forwarded From محمد جواد صحافی
نگاهي به تاريخچه موسيقي مذهبي در ايران و آسيب شناسي عزاداري در دوره كنوني
موسيقي مذهبي امروز، بهنجار يا ناهنجار؟
روزنامه اعتماد، سه شنبه 27شهریور97
محمد جواد صحافی
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
«بخش چهارم و پایانی»


با این تفاسیر آنچه امروزه از آن به عنوان موسیقی مذهبی یاد میشود و در اختیار عزاداران و مخاطبین قرار میگیرد تفاوت عمده ای با نمونه‌های ارائه شده در سالهای قبل دارد، تغییر ذائقه و سبک عزاداری جوانان که در تمام شعبات هنر نیز میتوان آن را مشاهده کرد، باعث شده است تا در کنار آنکه مرثیه سرایی و مرثیه خوانی ها اصالت خود را از دست داده و از حالت ردیف دستگاهی خارج شوند، به سمت پاپیولاریزه شدن گام برداشته و مجریان این قبیل نوحه‌ها کپی برداری های بسیاری ناشیانه‌ای از شعر و یا موسیقی ترانه های غربی به عمل آورند، از طرفی ناآگاهی مخاطبین و عدم توانایی درک درست از موسیقی عاملی گشته است که اجرا کنندگان هنر با سوء استفاده از این نکته که میتوان هر آش شوری را به خورد مخاطبین داد، انواع بی کیفیتی از موسیقی را به مخاطب عرضه میکنند، معضلی که نه فقط در شاخه موسیقی مذهبی و عاشورایی، که در تمام حوزه های هنر موسیقی ایرانی میتوان لمس کرد.
ورود مداحان ناآشنا به موسیقی و آواز باعث شده است که این افراد حتی در انتخاب موسیقیهای تقلیدی خود نیز دچار اشتباه شوند، همین امر سبب میگردد تا این مداحان ناوارد جدای از آنکه در انجام رسالت اصلی خویش که حفظ موسیقی عاشورایی است، دچار انحراف میشود، ضربه مهلکی به اعتقادات و باورهای مذهبی عزادارانی وارد کنند که سالهای طولانی با نوای غم‌بار مرثیه سرایان بزرگ در سوگ امامان خود گریسته‌اند. در این میان سئوالی که مطرح میگردد آنست که آیا شیوه‌های ارائه شده در موسیقی مذهبی کنونی میتواند با سخنان امیل دورکیم که از آن به عنوان آشنایی جوانان با هنجارها یاد میکند، مطابق باشد؟ آیا اصولاً آنچه اکنون از آن به عنوان موسیقی‌ مذهبی با شکل و شمایلی نو یاد میکنیم، میتواند هنجار قلمداد شود یا آنکه خود از جمله ناهنجاری‌هایی‌ است که ناشی ناآگاهی مخاطبین و سوء استفاده مداحان تازه کار است؟


منابع و مآخذ:
1.بیانی، خانبابا،1320، موسیقی در زمان ساسانیان، ماهنامه آموزش و پرورش، شماره 179 و 180
2.میلر، لوید، کیانبخت، طوبی، 1375، موسیقی سنتی ایران پرمایه و روح نواز، دانشگاه انقلاب، شماره 106 و 107
3.طالب پور، اکبر، 1393، تقدس زدایی نرم از عزاداری با نوحه پاپ، فصلنامه معرفت، شماره 21
4.غفاری، مریم، 1394، گفتگوی هارمونیک، سیری در تاریخ موسیقی و خنیاگری ساسانیان
دسترسی در : http://www.harmonytalk.com/id/13811
5.اصلانی، حسین، 1396، گفتگوی هارمونیک، ایران در کشاکش موسیقی.


لینک دسترسی به منبع: [https://goo.gl/97F44u

](https://goo.gl/97F44u🔸لطفا برای احترام به حقوق نویسنده و ناشر، مطلب را به همراه منبع آن نشر دهید.

#محمد_جواد_صحافی|@mjsahafi
نگاهي به تاريخچه موسيقي مذهبي در ايران و آسيب شناسي عزاداري در دوره كنوني
موسيقي مذهبي امروز، بهنجار يا ناهنجار؟
روزنامه اعتماد، سه شنبه 27شهریور97
محمد جواد صحافی
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
«بخش دوم»

اما پس از ورود اسلام برخي محدوديت‌ها و تغيير نگرش‌ها در اين حوزه باعث شد تا موسيقي دچار تحولات عظيمي شود كه گاه اثرات مثبتي نيز در موسيقي پديدار ساخت. شايد بتوان مهم‌ترين تاثير اسلام بر موسيقي را افزوده شدن ماهيت ماوراءالطبيعه و روحاني به آن دانست. در حالي‌كه در مقايسه با موسيقي هندوستان كه با وجود برخورداري از ماهيت مذهبي، جسم انسان به واسطه اسبابي همچون رقص تحت‌تاثير قرار مي‌گيرد. موسيقي ايراني سبب اعتلاي روح و پرواز به بالا مي‌شود (ميلر، 1375) تاثير حضور اعراب در موسيقي ايران به اندازه‌اي بود كه اين هنر مورد توجه مردم عرب نيز قرار گرفت و اين لذت از موسيقي ايراني به اندازه‌اي بود كه تصميم به آموختن آن گرفتند و براي يادگيري هنر موسيقي و آواز، به ايران سفر كردند. يكي از افرادي كه به نفوذ موسيقي ايراني در ميان اعراب كمك كرد «عيسي‌بن‌عبدالله» برده مادر عثمان است كه به دليل معاشرت با ايرانيان قطعات موسيقي ايراني را آموخته و با مهارتي تمام آنها را در ساخته‌هاي خود به كار مي‌بُرد.
«صائب خطير» ديگر هنرمند عرب زباني بود كه از آوازهاي محلي ايراني وام گرفته و شروع به ساخت نخستين اثر عربي با آهنگي آرام به نام «ثقيل» كرد. او كه از پدري ايراني بود، بعدها اجازه يافت تا در محضر خليفه آواز بخواند.
«سعيدبن ملحبه» ديگر موسيقيدان عرب بود كه موسيقي ايران را در موسيقي عرب وارد كرد. وي، تصادفا چند كارگر ايراني را در كعبه ديد كه در هنگام كار ساختماني آواز مي‌خوانند و با الهام از آن با سفر به سوريه و ايران، براي آواز عربي نت موسيقي تدوين كرد. (همان)
با اينكه موسيقي از ديرباز در اديان مختلف جايگاه خاصي داشته و در مراسم ديني از آن استفاده‌هاي متعددي شده است اما دوران رشد و بلوغ موسيقي كنوني مذهبي را مي‌توان زمان حكومت «شاه‌عباس صفوي» دانست. از آنجا كه دوران صفويه را مي‌توان عصر «دين‌سالاري» ناميد و با توجه به آنكه بنيان اين سلسله مقتدر بر پايه تشيع بنا نهاده شده است؛ از همين رو حاكمان، به فراخور علاقه‌مندي‌شان به هنر در بسط و گسترش هنر اسلامي اهتمام ورزيدند.
معماري، مينياتور، كاشيكاري و نقاشي از جمله هنرهايي بود كه در كنار موسيقي رنگ و بوي مذهبي به خود گرفت و پايه‌گذار سبكي نو در هنر ايراني شد. ناگفته نماند با وجود رواج هنر اسلامي در سراسر ايران پس از حمله اعراب، موسيقي دچار پسرفت عميقي شده و ارايه آن سال‌ها ممنوع بود. اين ممنوعيت در دوران صفويه نيز به حدي مشهود است كه به گواه تاريخ و شهادت مورخان، شاه تهماسب صفوي، يكي از موسيقيدانان زمان خود را كه معلم پسرش سلطان حيدر ميرزا بود به ‌دار آويخت و دستور قتل كليه نوازندگان و خوانندگان را صادر كرد. در اين دوره موسيقيدانان از بيم جان خود، دست از هنر كشيده يا هنر خود را مخفي مي‌كردند؛ از اين‌رو فرصت براي فعاليت افرادي كه مقام و منزلت اين هنر را درك نمي‌كردند مهيا و در نتيجه موسيقي به قهقرا كشيده شد. (اصلاني، 1396)
اما بر خلاف شاه تهماسب و برخي شاهان صفويه كه ضربه مهلكي به پيكره هنر وارد كردند، دوره شاه عباس يكم را مي‌توان يكي از پر رونق‌ترين ادوار تاريخ حكومت صفويه در ايران دانست. شاه‌عباس همچون پدرش به هنر و ادبيات علاقه‌مند بود همين مهم نيز باعث شد تا هنر، طلايي‌ترين دوران خود را در دوره زمامداري وي سپري كند. از آنجا كه نقش دين اسلام و مذهب تشيع در دوران صفويه بسيار پررنگ بود و به دليل وجود حكومت ديني در آن دوران، هنر اسلامي جايگاه ويژه‌اي پيدا كرد، سبكي نو در هنر ايراني پايه‌گذاري شد.
شعر، موسيقي، نقاشي و خوشنويسي تحت تاثير اين مكتب «اسلامي- ايراني» قرار گرفته و رنگ و بويي تازه به خود گرفتند. تاثيرگذاري هنر نو و جديد اسلامي و مقبول شدن آن در ميان مردم باعث شد تا نه‌تنها تغييرات عمده‌اي در شيوه ارايه هنر ايراني حاصل شود و تمام شاخه‌هاي هنر تحت تاثير فضاي هنر اسلامي قرار گيرد بلكه پس از گذشت سال‌ها همچنان يكي از هنرهاي ارزنده ايراني محسوب شود.


لینک دسترسی به منبع: https://goo.gl/97F44u

🔸لطفا برای احترام به حقوق نویسنده و ناشر، مطلب را به همراه منبع آن نشر دهید.

#محمد_جواد_صحافی|@mjsahafi
نگاهي به تاريخچه موسيقي مذهبي در ايران و آسيب شناسي عزاداري در دوره كنوني
موسيقي مذهبي امروز، بهنجار يا ناهنجار؟
روزنامه اعتماد، سه شنبه 27شهریور97
محمد جواد صحافی
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
«بخش سوم»

پس از روي كار آمدن دولت صفويه و جلوس شاه‌اسماعيل به تخت سلطنت، تشيع به عنوان مذهب رسمي ايران شناخته شد و همين امر باعث شد تا شعر و ادبيات نيز همچون ساير هنرها رنگ ديني به خود گرفته و اشعار مذهبي در رثاي امامان ترويج بيشتري يابد. آنچنان كه شعراي بسياري در اين دوره ظهور كرده و آثار اغلب ماندگاري را از خود برجاي گذاشتند. حسين كاشفي (91۰–84۰ ه‍ ق) نمونه اين بزرگان است كه اثر معروف خود با نام «روضه‌الشهدا» را كه مجموعه‌اي از روايات رثايي و حماسي ديني در رابطه با سرگذشت امام حسين و واقعه كربلا است در سال 908 هجري قمري تاليف كرد. همان‌گونه كه از سطور بالا برداشت شد، شكل‌گيري موسيقي مذهبي مديون حكومت اسلامي صفويه علي‌الخصوص دوران زمامداري شاه‌عباس بر مسند قدرت است اما بلوغ اين مكتب را بايد به حكومت قاجاريه علي‌الخصوص دوره ناصري نسبت داد. علاقه ناصرالدين شاه قاجار به تعزيه و هنر تئاتر باعث شد تا اين دو هنر از جايگاه ويژه‌اي برخوردار باشند.
از هنجار تا هنجارشكني
تعزيه، نوحه، مداحي و روضه را مي‌توان از برخي شعبات موسيقي مذهبي دانست كه فعالان اين حوزه با توجه به جغرافياي بومي خود و تلفيق موسيقي دستگاهي با نواهاي محلي، آوايي ماندگار خلق كرده‌اند. موذن‌زاده ‌اردبيلي و حسين فخري نمونه‌هاي قابل اشاره در اين زمينه هستند كه توانسته‌اند با دانشي كه از موسيقي ايراني دارند و تلفيق آن با ملودي‌هاي محلي، پنجره‌اي نو در موسيقي مذهبي را به روي علاقه‌مندان بگشايند. اذان معروف موذن زاده، سيد جواد ذبيحي و استاد تاج اصفهاني در بيات ترك و حسين صبحدل در ماهور نمونه‌هاي قابل اشاره هستند. اما با ملاك قرار دادن مُراثي دوران قاجار و آثار به جاي مانده از مرثيه‌سرايي‌ها مي‌توان به نتيجه رسيد كه اين هنر، طي ساليان گذشته دچار تحولات بسياري شده و فعالان اين عرصه همگام با زمانه تغييرات اغلب عمده‌اي را در شيوه ارايه هنر خود اعمال كرده‌اند. اين تغييرات همواره مفيد نبوده و در برخي ادوار براي اثرگذاري بيشتر به انحرافاتي آلوده شده است؛ از همين رو گردانندگان مراسم عزاداري به بهانه جذب مخاطب يا اصطلاحا پامنبري بيشتر، به هر روشي متوسل شده و الگوهاي جديد نمايش مذهبي را در قالب‌هاي نو و جذاب عرضه مي‌كنند و در اين راه دست به تحريفاتي نيز مي‌زنند؛ جعل اشعار و دست بردن در سروده‌هاي قديمي، تحريف وقايع كربلا، كپي‌برداري از ملودي موسيقي‌هاي آشنا و پاپ، تند كردن ريتم موسيقي و بهره‌گيري از اشعار نه‌چندان موجه نتيجه ورود برخي نوحه‌خوانان بيگانه با آواز و دستگاه‌هاي موسيقي ايران به حوزه مداحي است كه لطمات بسياري به اين حوزه وارد كرده است.
در اين راه گاهي مشاهده شده است مداح با استفاده از الفاظي كه شايسته مقام والاي امامان نيست آنها را تا مقام اُلوُهيت بالا برده و درجه انسانيت خود را تنزل مي‌دهند كه مورد تاييد هيچ‌كدام از علماي ديني جامعه هم نيست. در پژوهشي كه پيرامون اين موضوع از ميان 200 نوحه ايراني (فارسي و تركي) با بهره‌گيري از تكنيك تحليل محتواي كيفي و از منظر دارا بودن مضاميني چون آموزه‌هاي ديني و اخلاقي، آموزه‌هاي معرفي عبارات سخيف و موهوم انجام شد و نوحه‌هاي پاپ ايراني مورد بررسي قرار گرفتند، نشان مي‌دهد عبارات سخيف، سلطنتي و موهوم از بيشترين و آموزه‌هاي اخلاقي، معرفتي و ديني از كمترين كاربرد برخوردار بوده‌اند. همچنين ضريب علاقه به نوحه‌هاي پاپ بسيار بيشتر از ضريب علاقه به نوحه‌هايي به سبك سنتي است. (طالب پور، 1393)
با مطالعه بسياري از آثار به جاي مانده از گذشتگان مي‌توان به اين نكته پي برد كه اكثريت قريب به اتفاق آثار ارايه شده قدما، داراي نغمگي خاص بوده و در چارچوب دستگاه‌هاي موسيقي ايراني براي مخاطبان اجرا شده‌اند. در نقطه مقابل فرم موسيقي‌هاي مذهبي اين زمان در قالب‌هايي نه‌چندان شكيل و اغلب آزار‌دهنده به مخاطبان عرضه شده و برخي نوحه‌گران به مدد سيستم‌هاي صوتي و بلندگوها، بي‌كيفيت‌ترين صداها را به ناكوك‌ترين حالت ممكن به گوش عزاداران مي‌رسانند.

لینک دسترسی به منبع: https://goo.gl/97F44u

🔸لطفا برای احترام به حقوق نویسنده و ناشر، مطلب را به همراه منبع آن نشر دهید.

#محمد_جواد_صحافی|@mjsahafi